حسین مهدوی صیقلانی وکیل پایه یک دادگستری

حقوق بانکی و داوری و حقوق کیفری اقتصادی عمده ؛ جرائم پولی ، ارزی ، پولشویی ، اخلال در نظام اقتصادی،قاچاق عمده و جرائم شبکه ای

حسین مهدوی صیقلانی وکیل پایه یک دادگستری

حقوق بانکی و داوری و حقوق کیفری اقتصادی عمده ؛ جرائم پولی ، ارزی ، پولشویی ، اخلال در نظام اقتصادی،قاچاق عمده و جرائم شبکه ای

حسین مهدوی صیقلانی وکیل پایه یک دادگستری

حقوق بانکی ، دعاوی بانکی و دعاوی مربوط به جرائم پولی و بانکی و ارزی و پولشویی و دعاوی اقتصادی موضوع قانون اخلال در نظام اقتصادی کشور و قاچاق ارز ؛ موضوع تبصره ماده 48 قانون آئین دادرسی کیفری . دعاوی علیه شهرداری ها و نهادهای دولتی ، داوری تخصصی در اختلافات و دعاوی حقوقی اشخاص حقیقی و حقوقی با سوابق ارجاع از شعب متعدد دادگاه ها .
Trial lawyer with special expertise in banking law . Arbitration in contracts . Has a history of referral by arbitration courts . Claims against the government and , municipalities . Land and property claims . Crimes against the Economic system; political crimes, National Security-Related Crimes . .
مشاوره در خصوص پرونده ها و موضوعات زیرمجموعة حقوق بانکی و دعاوی کیفری یا حقوقی مرتبط با آن و دعاوی وابسته به حقوق کیفری اقتصادی عمده ؛ نظیر ، اخلال در نظام اقتصادی کشور و پولشویی و جرائم پولی و بانکی ( پرونده های ویژة جرائم اقتصادی ) و ... و همچنین مشاوره راجع به دعاوی امنیتی مشمول تبصرة مادة 48 قانون آئین دادرسی کیفری ، منحصراً در صورت تقاضای مراجعه کننده و با همانگی قبلی در دفتر اینجانب امکان پذیر است ( امنیتی فقط مشاوره می کنم ولی دعاوی اقتصادی : قبول وکالت ) . مشاوره تلفنی به هیچ وجه ندارم . پوزش . شماره تلفن همراه و نشانی هم در سایت کانون وکلاء مرکز موجود است . نشانی پست الکترونیکی ( ایمیل ) : hm.attorneyatlaw@gmail.com

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین مطالب
مطالب پربحث‌تر
نویسندگان
پیوندها

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مالیات متمم مربوط به سال های قبل از 1395» ثبت شده است

۱۱
ارديبهشت

بخشنامه شماره ۱/ ۱۴۰۱/ ۲۰۰ مورخ ۷/ ۱/ ۱۴۰۱ سازمان امور مالیاتی

بخشنامه تقسیط بدهی و بخشودگی جرائم مالیاتی در سال ۱۴۰۱

بخشنامه تفویض اختیار تقسیط بدهی و بخشودگی جرایم قابل بخشش

موضوع قانون مالیات‌های مستقیم و قانون مالیات بر ارزش افزوده در سال ۱۴۰۱

امور مالیاتی شهر و استان تهران

ادارات کل امور مالیاتی

بنابر اختیار حاصل از مواد ۱۶۷ و ۱۹۱ قانون مالیات‌های مستقیم اصلاحیه ۱۳۹۴/۴/۳۱، ضمن تأکید بر اهیمت وصول و واریز نقدی و به موقع مالیات و عوارض موضوع قانون مالیات‌های مستقیم و قانون مالیات بر ارزش افزوده و به منظور تکریم مؤدیان محترم مالیاتی و تسهیل و تسریع در فرآیند وصول بدهی‌های مؤدیان، تقسیط و بخشودگی جرائم قابل بخشش با رعایت مقررات مواد مذکور و سایر مقررات مربوط به شرح زیر به مدیران کل امور مالیاتی تفویض می‌شود:

الف- بخشودگی جرائم قابل بخشش

۱- بخشودگی جرایم از تاریخ ۱۴۰۱/۱/۱ لغایت ۱۴۰۱/۶/۳۱ به‌ شرح جدول زیر و با رعایت سایر بندهای این بخشنامه تعیین می‌گردد:

 

سال/ دوره

۱۳۹۸ و به بعد

۱۳۹۷

۱۳۹۶

۱۳۹۵

۱۳۹۴ و قبل آن

حداکثر درصد بخشودگی جرایم

۱۰۰

۹۵

۸۵

۸۰

۷۰

۲- حداکثر میزان بخشودگی جرایم قابل بخشش از تاریخ ۱/۷/۱۴۰۱ با رعایت سایر بندهای این بخشنامه در موارد پرداخت/ ترتیب پرداخت بدهی مالیاتی تا یکسال از تاریخ انقضای مهلت تسلیم اظهارنامه یا سررسید پرداخت مالیات سال/ دوره مربوط، به میزان هشتاد و پنج (۸۵) درصد تعیین می‌گردد.

۳- درصدهای مذکور در بندهای ۱ و ۲ فوق در صورت پرداخت بدهی (اعم از اصل و جرائم غیرقابل بخشش و آن بخش از جرائمی که با بخشودگی آن موافقت نشده است) حداکثر تا یک ماه پس از ابلاغ برگ مالیات قطعی می‌باشد. در ازای سپری شدن هر ماه دو واحد درصد از بخشودگی هر یک از سال‌ها/ دوره‌های مربوط کسر می‌شود.

۴) بخشودگی جرائم موضوع ماده ۱۶۹ مکرر قانون مالیات‌های مستقیم اصلاحیه ۲۷/۱۱/۱۳۸۰ برای سال‌های ۱۳۹۴ و قبل از آن در صورت پرداخت بدهی مالیات عملکرد آن سال تا صد درصد به مدیران کل امور مالیاتی تفویض می‌گردد.

۵) درصد بخشودگی جرائم موضوع ماده ۱۶۹ قانون مالیات های مستقیم اصلاحی موصب ۳۱/۴/۱۳۹۴، متناسب با درصد مبلغی فهرست معاملات تسلیمی (میانگین معاملات خرید و فروش) تا زمان تصمیم گیری نسبت به درخواست بخشودگی جرائم مذکور می‌باشد. در صورت عدم ارائه تمام یا بخشی از فهرست معاملات سال مربوط حداکثر تفویض اختیار بخشودگی جرائم تا میزان چهل (۴۰) درصد خواهد بود.

۶) مفاد این بخشنامه مانع از اعمال بخشودگی جریمه عدم تسلیم اظهارنامه مالیاتی و جریمه تأخیر موضوع قانون مالیات بر ارزش افزوده مصوب ۱۷/۴/۱۳۸۷، نسبت به مهلت‌های اعلامی به موجب بخشنامه‌های صادره این سازمان نخواهد بود.

۷) بخشودگی جرائم موضوع این بخشنامه در خصوص مؤدیانی که در اجرای تبصره (۲) ماده ۲۷۴ قانون مالیات‌های مستقیم از طرف سازمان اعلام جرم و اقامه دعوی نزد مراجع قضایی صورت گرفته است، جاری نمی‌باشد. بدیهی است در صورت صدور حکم برائت از سوی مراجع قضایی مفاد این بند جاری نخواهد بود.

۸) در صورتی که فارغ از سال تعلق جریمه، دریافت خسارت تأخیر موضوع ماده (۲۴۲قانون مالیات‌های مستقیم و تبصره (۶) ماده (۱۷) قانون مالیات بر ارزش افزوده مصوب ۱۷/۲/۱۳۸۷ و ماده (۸) قانون مالیات بر ارزش افزوده مصوب ۲/۳/۱۴۰۰ برای مؤدیان احراز شده است، مبالغ خسارت مذکور از جرائم قابل بخشش مربوط به دوره‌ها/ سال‌های مالیاتی مورد درخواست، حسب مورد کسر و سپس نسبت به بخشودگی جرائم اقدام گردد؛

۹) مؤدیانی که در اجرای دستورالعمل قبلی با پرداخت بدهی تا پایان سال ۱۴۰۰، مشمول برخورداری از تمام یا قسمتی از جرائم مطابق دستورالعمل مذکور شده‌اند لیکن نسبت به اعمال بخشودگی اقدام نشده است، برای جرائم مذکور مشمول همان دستورالعمل می‌باشند.

ب- تقسیط بدهی:

۱۰- حداکثر زمان قابل تقسیط بدهی از تاریخ ابلاغ برگ مالیات قطعی برای درخواست‌های ارائه شده تا یکسال از تاریخ انقضای مهلت تسلیم اظهارنامه یا سررسید پرداخت مالیات سال/ دوره مربوط برای مالیات‌های مستقیم به مدت سه سال و برای مالیات و عوارض موضوع قانون مالیات بر ارزش افزوده نه ماه تعیین می‌گردد.

۱-۱۰- بعد از گذشت یکسال از تاریخ انقضای مهلت تسلیم اظهارنامه یا سررسید پرداخت مالیات سال/ دوره مربوط به ازای سپری شدن هر ماه، یک ماه از مدت تقسیط کاسته می‌شود تا به حداکثر یکسال برای مالیات‌های مستقیم و شش ماه برای مالیات و عوارض ارزش افزوده برسد.

۱۱) حداقل معادل بیست درصد (۲۰%) از اصل مالیات و عوارض هر دوره/ سال در هر منبع به صورت نقد در زمان تقسیط وصول گردد.

۱۲) برای تقسیط بدهی پس از محاسبه کلیه جرائم تا تاریخ پایان دوره تقسیم و اتخاذ تصمیم در خصوص میزان بخشودگی جرائم قابل بخشش مطابق این بخشنامه، اصل بدهی، جرائم غیرقابل بخشش و جرائمی که بخشودگی آن مورد موافقت قرار نمی‌گیرد، به صورت توأمان تقسیط شود و مبلغ هر قسط به تناسب برای اصل بدهی و جرائم منظور شود. اعمال بخشودگی جرائم موضوع این بخشنامه مشروط به پرداخت اقساط در سررسید مقرر می‌باشد.

۱۳) در کلیه مواردی که بنا به اختیار اصل از ماده (۱۶۷) قانون مالیات‌های مستقیم، با تقاضای مؤدیان محترم مالیاتی دایر بر تقسیط بدهی موافقت به عمل آمده است، در صورتی که مؤدی در سررسید هر یک از اقساط نسبت به پرداخت آن اقدام ننماید، اداره امور مالیاتی موظف است با قید فوریت و در راستای مقررات اجرائی وصول مالیات (موضوع فصل نهم باب چهارم قانون مالیات‌های مستقیم و آئین نامه اجرایی ماده ۲۱۸ این فصل) نسبت به وصول کل بدهی مؤدی و جرائم متعلقه از طریق اقدامات اجرایی با رعایت قوانین مربوطه اقدام نماید.

ج) سایر مقررات

۱۴) تقسیط و بخشودگی جرائم منوط به ارائه درخواست مؤدی به همراه مدارک و مستندات مرتبط می‌باشد؛

۱۵) برای تقسیط و بخشودگی جرائم، حوزه کاری حسابداری مؤدیان ادارات کل امور مالیاتی موظف است نسبت به بررسی شرایط، دلایل و مستندات مؤدیان اقدام لازم بعمل آورد؛

۱۶- قسمتی از تفویض اختیار مذکور در چارچوب تعیین شده و با رعیات مواد فوق، قابل تفویض به معاونین مدیر کل و رؤسای ادارات امور مالیاتی ذیربط خواهد بود.

داود منظور- رییس کل سازمان امور مالیاتی کشور

 

  • حسین مهدوی صیقلانی
۱۶
فروردين

 

صرف تودیع مبلغی که بابت آن ملک در رهن بانک است از سوی محکومٌ‌له مجوزی برای انجام مزایده ملک در رهن نیست؛ مگر این‌که بانک با همین وضعیت با انجام مزایده موافقت نماید و یا آن‌که محکوم‌له وفق ماده یادشده معادل دیون و خسارات قانونی را تودیع کند.

 

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوة قضائیه

تاریخ نظریه : ۱۴۰۰/۱۰/۲۱

شماره نظریه : ۷/۱۴۰۰/۱۰۴۹

شماره پرونده : ۱۴۰۰-۱/ ۳-۱۰۴۹

 استعلام :

۱- چنانچه محکوم‌به تعدادی سکه بهار آزادی به عنوان مهریه باشد و محکوم علیه نیز کارمند دولت و دارای مستمری ماهانه باشد و حکم بر تقسیط محکوم به صادرشود، آیا با وجود حکم قبول اعسار و تقسیط محکومٌ به و این‌که محکومٌ علیه در سر رسید اقساط را می‌پردازد، واحد اجرای احکام مدنی می‌تواند وفق مقررات ماده ۹۶ قانون اجرای احکم مدنی مصوب ۱۳۵۶یک چهارم از حقوق و مزایای محکوم‌علیه را توقیف کند یا اینکه صدور حکم اعسار مانع از توقیف ربع یا ثلث حقوق و مزایا است؟

 ۲- در پرونده اجرای احکام مدنی، محکوم علیه مال غیر منقولی که آن دارای مرتهن نخست (بانک) است را معرفی کرده است؛ حال محکوم‌له در اجرای ماده ۵۵ قانون اجرای احکام مدنی مصوب ۱۳۵۶ تودیع مبلغی که بابت آن ملک در رهن است در صندوق دادگستری را درخواست کرده و مراتب به بانک (مرتهن) اعلام شده است؛ اما بانک مرتهن اعلام داشته موافق با برگزاری مزایده حتی با حفظ حقوق مرتهن نیست؛ آیا واحد اجرای احکام مدنی می تواند مطابق ماده ۵۵ قانون اخیرالذکر مبلغی را که بابت آن ملک در رهن است را محکوم له اخذ و در حساب سپده نگه دارد و بدن اخذ موافقت بانک مرتهن، مبادرت به برگزاری مزایده نماید؟ به عبارت دیگر، در این قضیه آیا اعلام موافقت مرتهن موضوعیت دارد یا خیر؟

۳- آیا دادگاه صادر کننده حکم قطعی می تواند پس از صدور حکم و بعد از شروع محکومیت حبس راساً مطابق مقررات ماده ۴۹ قانون مجازات اسلامی مبادرت به صدور قرار تعلیق اجرای مجازات بدون رعایت مواعد مقرر در ماده ۴۶ قانون اخیرالذکر نماید؟ به عبارت دیگر، ماده ۴۶ قانون مذکور رعایت موعد را شرط امکان تقاضای تعلیق اجرا توسط دادستان و یا قاضی اجرای احکام کیفری دانسته است؛ اما در مورد اینکه دادگاه رأساً بخواهد پس از شروع به اجرای حکم مجازات را تعلیق کند، مسکوت است؛ آیا در این شرایط دادگاه می‌تواند بدون اخذ تقاضای دادستان و یا قاضی اجرای احکام کیفری و یا بدون سپری شدن مدت، اجرای مجازات حبس را راسا مطابق مقررات ماده ۴۹ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ تعلیق کند؟

 پاسخ :

۱- مطابق تبصره یک ماده ۱۱ قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی مصوب ۱۳۹۴، تقسیط محکومٌ به مانع از استیفای بخش اجراء نشده آن از سایر اموال محکوم علیه نیست و همچنین مطابق ماده ۹۸ قانون اجرای احکام مدنی مصوب ۱۳۵۶، توقیف حقوق و مزایای استخدامی مانع از این نیست که اگر مالی از محکوم‌علیه معرفی شود، برای استیفای محکوم‌ٌبه توقیف گردد؛ بنابراین صدور حکم اعسار مانع توقیف رُبع یا ثلث حقوق و مزایا نیست و در صورتی‌که یک چهارم یا یک سوم حقوق و مزایای ماهانه کمتر از مبلغ هر قسط است، به عنوان بخشی از هر قسط قابل محاسبه است و به این ترتیب وصول همزمان اقساط و کسر حقوق با رعایت ماده ۹۶ قانون اخیرالذکر امکان‌پذیر است.

۲- به صراحت ماده ۵۵ قانون اجرای احکام مدنی مصوب ۱۳۵۶، در مورد مالی که وثیقه بوده یا در مقابل مطالباتی توقیف شده باشد، محکوم له می تواند تمام دیون و خسارات قانونی را با حقوق دولت حسب مورد در صندوق ثبت یا دادگستری تودیع نموده و تقاضای توقیف مال و استیفاء حقوق خود را از آن بنماید ؛ بنابراین در صورتی که متقاضی فروش بخواهد از امکان مقرّر در این ماده استفاده کند، باید قبلاً دیون و خسارات قانونی و حقوق دولت را تودیع نماید. بر این اساس، صرف تودیع مبلغی که بابت آن ملک در رهن بانک است از سوی محکوم‌له مجوزی برای انجام مزایده ملک در رهن نیست؛ مگر این‌که بانک با همین وضعیت با انجام مزایده موافقت نماید و یا آن‌که محکوم‌له وفق ماده یادشده معادل دیون و خسارات قانونی را تودیع کند.

۳- ماده ۴۹ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ نوع خاصی از تعلیق اجرای مجازات را بیان نکرده است؛ بلکه در صدد بیان نحوه تعلیق اجرای مجازاتی است که شرایط آن در ماده ۴۶ همین قانون بیان شده است که این تعلیق به صورت قرار، توسط دادگاه و با شرایط ماده ۴۶ قانون مذکور، ضمن یا پس از حکم محکومیت صادر می شود.

  • حسین مهدوی صیقلانی
۲۲
تیر

بحثی در مالیات متمّم ناشی از کشف درآمد پنهان ِسابق

بر گواهی قطعی تسویه مالیاتی - ناشی از بررسی تراکنش های بانکی

 

از سال گذشته تا کنون ، عدة بسیاری از اشخاص حقیقی و حقوقی در کشور ، به دلیل بررسی تتمیمی یا بررسی مجدّد عملکرد مالیاتی مربوط به سالهای قبل از 1395 از طریق بررسی تراکنش های بانکی و در اثر صدور برگه های تشخیص مالیاتی تحت عنوان « برگة متمم مالیاتی » مکلف به پرداخت مالیاتهای مضاعف و زاید بر مالیاتهای تسویه شده ی سابق خود در آن سالها که مستند به صدور گواهی مفاصا حساب مالیاتی نیز بوده است ، گردیده اند . اعتراضات گسترده به این نحوة عملکرد سازمان و ادارات اموار مالیاتی کشور ؛ چه در هیاُت های پیش بینی شده در خود قانون مالیاتهای مستقیم و چه در وضعیت متعاقب نتایج حاصل از آن هیاُت ها (  تاُئید برگة مالیاتی ) که منجر به طرح شکایات بی شمار در دیوان عدالت اداری گردید ، غالباَ ، جز در برخی از موارد استثنایی نتایج مثبتی در بر نداشته و شعب مالیاتی عمدتاَ بر استدلال های مندرج در دادنامه های شعب دیوان عدالت اداری تمکین ننموده و نهایتاَ ،  راُی شماره 1521 الی 9909970906011511 هیاَت تخصّصی مالیاتی - بانکی دیوان عدالت اداری در مورخة 17 / 12 / 1399 در ردّ تقاضای ابطال بخشنامة 200 / 99 / 16 31 / 01 / 1399 معضلات ناشی از این نحوة عملکرد سازمان امور مالیاتی را دو چندان نموده است ، بدون شک ، یکی از حساس ترین ابزارهای وصول مالیات، دسترسی به حساب های شخصی است که قاعدتاً توسط مأموران قانونی و در حیطه اختیارات تعیین شده در قانون نسبت به ارایه ی اطلاعات بانکی اشخاص اقدام می شود. سازمان امور مالیاتی در راستای اجرای دستورالعمل های شماره ۲۰۰/۹۵/۵۰۵ و ۲۰۰/۹۶/۵۰۵ و ایضاَ  دستور العمل جایگزین دو دستور العمل اخیر الذکر به شماره 200 / 99 / 16 31 / 01 / 1399 با موضوع نحوه بررسی و رسیدگی به تراکنش های بانکی مشکوک و با تفسیری نادرست از قوانین خاص به خصوص «قانون مبارزه با پولشویی» و آیین نامه ی اجرایی و دستور العمل های آن، اقدام به اخذ مالیات خارج از ضوابط قانونی از مودیان می‌کند. به این ترتیب که سازمان امور مالیاتی بانک ها را مکلف به ارائه تمام تراکنش های بانکی اشخاص نموده و در توجیه این اقدام به ماده ۲۳۱ قانون مالیات های مستقیم و ماده ۳۰ قانون مالیات بر ارزش افزوده تمسک جسته که براساس آن کلیه بانک ها، مؤسسات و تعاونی های اعتباری، صندوق های قرض الحسنه و صندوق تعاون مکلفند صرفاً اطلاعات و اسناد مربوط به درآمد مؤدی را ارائه کنند.

مالیات یکی از ابزارهای کارآمد در جهت تامین بخشی از درآمدهای دولت است، به شرطی که این مهم درچارچوب قانونی صورت گیرد . در تبصره ماده ۲۳۱ قانون مالیات های مستقیم نیز به صراحت عنوان شده که تنها باید اسناد درآمدی ارائه شود و بانک ها الزامی به ارائه کلیه تراکنش های بانکی اشخاص نخواهند داشت. همچنین با عنایت به اینکه دستورالعمل های ۲۰۰/۹۵/۵۰۵ 04 / 02 / 95 و ۲۰۰/۹۶/۵۰۵ در تاریخ 24 / 02 / 96 صادر شده و دستور العمل جایگزین آن دو به شماره ی 200 / 99 / 16 31 / 01 / 1399 از نظر زمان شمول ، فاقد قید و غایت است، و به استناد ماده ۴ قانون مدنی مبنی بر عطف به ماسبق نشدن قوانین و به طریق اولی بخشنامه ها و دستورالعمل های دولتی و بخشنامه های بانک مرکزی که جنبه آمره دارند جز در مواردی که در متن آنها بنا بر مصالح عمومی بر عطف به ما سبق شدن آنها تاُکید و تصریح شده باشد ، دستورالعمل های فوق به ماسبق خود تاثیر نداشته است. مضافاً اینکه در ماده ۱۱ آیین نامه اجرایی موضوع تبصره (۵) ماده ۱۶۹ مکرر قانون مالیات های مستقیم، بر عطف به ماسبق نشدن آیین نامه اجرایی مذکور و لازم الاجرا بودن آن از ابتدای سال ۱۳۹۵ تصریح شده است.

از سوی دیگر، اجرای ماده ٣٨ آیین نامه اجرایی قانون مبارزه با پولشویی در مواردی است که عناصر قانونی جرم پولشویی وجود داشته و جرمی واقع شده باشد، در حالی که در مورد اقدامات سازمان امور مالیاتی هنوز جرمی واقع نشده که استناد به مواد قانون مربوط به جرایم پولشویی امکان پذیر باشد. پس در چنین مواردی استناد به قانون مزبور که قانونی کیفری می باشد، برخلاف اصل برائت بوده و کنترل حساب های بانکی اشخاص و واکاوی در آن ها به طریق اولی خلاف مقررات قانونی است.

همچنین بر فرض که جرم پولشویی هم واقع شده باشد، وظیفه تحقیقات و صدور کیفرخواست و تحقیق در ادله اثبات دعوی هم در صلاحیت قوه قضاییه است و این امر از صلاحیت سازمان مالیاتی، خروج موضوعی دارد. چرا که مرجعی غیرقضایی بوده و فاقد صلاحیت در این خصوص است.

مساله ای که مد نظر قرار دارد این است که 70 % درصد آنهایی که مشمول جریمة مالیاتی در شرایط حاضر شده‌اند، آنهایی هستند که هیچ فعالیت اقتصادی و کد اقتصادی ندارند و عضو هیچ کدام از حوزه‌های فعالیت اقتصادی کشور نظیر اتاق بازرگانی، اصناف و تعاون نیستند و تنها ۳۰ درصد آنهایی که جریمه شده و یا مشمول طرح شفافیت فعالیت اقتصادی شده‌اند، دارای کد اقتصادی بوده‌اند. با توجه به اقداماتی که در خصوص بحث شفافیت اطلاعات اقتصادی در کشور در حال انجام است، یکی از محورهای آن این است که بتوان از طریق تراکنش های بانکی به خیلی از موضوعات چون پولشویی در اقتصاد کشور و فرار مالیاتی تسلط پیدا نمود و بررسی تراکنش‌های مالی مودیان مالیاتی از سال ۹۱ به نوعی به دلیل فراهم نبودن مستندات مودیان غیر اصولی به نظر میرسد.

در حال حاضر ، یکی از نگرانی هایی که برای تمامی اصناف وجود دارد، بحث تراکنش های مالی مودیان مالیاتی در سراسر کشور است به گونه ای که این تراکنش ها را از سال ۹۱ برای بنگاههای اقتصادی در نظر گرفته اند که این مساله به دلیل اینکه فاقد مبانی ماده ۲۳۷ قانون مالیات های مستقیم است ، غیر معقول است، ماده ۲۳۷ می گوید که اگر قرار است برگه تشخیص صادر شود، باید همراه با مستندات باشد و اگر برگة تشخیص مالیات بدون رعایت ماده ۲۳۷ صادر شود، باید به گونه ای باشد که موُدی بتواند از خودش دفاع کند؛ و وقتی فعالان اقتصادی اطلاعات درستی از اسناد و مدارک سال‌های گذشته ندارند، قطعاً‌ از ارائه اسناد و مدارک متقن و صحیح به سازمان امور مالیاتی بازمانده و این مطلب موجب خسارت‌های فراوانی برای آنها خواهد شد. از طرفی ، در سال‌های گذشته به دلیل نبود چنین دستورالعمل‌هایی، طبق عرف بازار و با درخواست بانک‌ها برای ایجاد گردش حساب بالا و افزایش معدل حساب ، افراد ، اقدامات‌ فراوان برای بهبود شرایط خود در بانک‌ها نموده اند که اکنون در مقام رسیدگی ، برای بسیاری از آنها دلیل موجّهی وجود ندارد. لذا اعمال مقررات سال ۱۳۹۵ در سال‌های ۱۳۸۸ لغایت ۱۳۹۴ خلاف قانون و اصل ۱۶۹ قانون اساسی و ماده ۴ قانون مدنی کشور است. بویژه آنکه ؛ باید توجّه داشت که اصناف از جمله فعالان اقتصادی کشور هستند که به حسب ظاهر ، به صورت شفاف فعالیت می کنند و همه ساله مالیات خود را طبق قانون می پردازند ؛ اما بسیاری از کسانی که بدون مجوز اقدام به فعالیت های اقتصادی می کنند و به درآمدهای باد آورده می رسند، بدون پرداخت حتی یک ریال مالیات همچنان در صحنه هستند. لذا بهتر است سازمان امور مالیاتی نسبت به شناسایی سودجویان و فراریان مالیاتی اقدام کند و آن را به رصد تراکنش های بانکی کسانی که فعالیت اقتصادی شفاف دارند، ترجیح دهد ؛ زیرا ، همانگونه که گفته شد ، با ملاحظة مواد مختلف از قانون مالیاتهای مستقیم مصوّب 1366 با اصلاحات بعدی از جمله ماده 219 این قانون ، هرچند مرجع شناسایی و تشخیص درآمد مشمول مالیات و نیز مرجع تعیین مالیات و مطالبه و وصول آن و انجام اقدامات اجرایی ، سازمان امور مالیاتی می باشد ؛ لیکن ، این امر وفق مفاد همان قانون از حیث رعایت ضوابط و مقرّرات آئین دادرسی مالیاتی و توجّه به ماهیت قانون ، دارای ضوابط بوده و وفق مادة 237 از همین قانون ، اصدار برگ تشخیص مالیاتی می بایست بر اساس ماُخذ صحیح و متکّی به دلایل و اطلاعات کافی و حاوی کلیة فعالیت های مؤدّی و درآمدهای آن و منشاُ وصول به تشخیص و ذکر آنها و ابلاغ به مؤدّی باشد و در مقام رسیدگی نیز رعایت ماده 248 همان قانون از حیث ذکر و اظهارنظر پیرامون کلیه موارد ادّعایی مؤدّی در راُی هیاُت حل اختلاف مالیاتی و نیز بیان توجیهات و دلایل و جهات تعدیل ، ضرورت دارد ؛ لیکن ، از آنجائیکه در رسیدگی و اصدار این آراء متمّم مالیاتی ، رعایت مقرّرات از جمله مفاد ماده 4 از قانون مدنی و راُی وحدت رویه شمارة 131 سال 1397 صادره از هیاُت تخصصی اقتصادی دیوان عدالت اداری در خصوص عدم جواز تسّری اثر مفاد دستور العمل ( 95 / 505 / 200 با اصلاحیه آن ) موسوم به بررسی تراکنش های بانکی به سابق نشده است ، چرا که این دستور العمل اثر قهقرایی ندارد و برای سال 1395 به بعد قابلیت اجرایی دارد ؛ علی الخصوص در مالیات متمّم که وفق مواد 156 و 157 از قانون مالیاتهای مستقیم اسناد مبنای تعیین آن باید متقن باشند نه تراکنش صرف بانکی که منحصراَ ، حاکی است نه محکی . و این تسّری به ماقبل بر خلاف قاعدة بیان بوده و ایجاد تکلیف مالایطاق می باشد ، فلذا ، هیچ موجبی جهت قبول صحت صدور برگ تشخیص متمّم از سوی مؤدّیان وجود ندارد .

همچنین ، با ملاحظة مفاد بخشنامه های شماره 505 / 96 / 200 مورخ 24 / 02 / 1396 و شماره 16 / 99 / 200 مورخة 31 / 01 / 1399 در خصوص چگونگی رسیدگی به تراکنش های بانکی و مطالبه مالیات عملکرد و ارزش افزوده مربوط به سنوات قبل از سال 1395 از طریق بررسی ریز تراکنش های بانکی مؤدّیان به استناد به ماده 30 قانون مالیات بر ارزش افزوده و جزء 2 بند « پ » ماده 169 مکرّر قانون مالیاتهای مستقیم و تبصرة ماده 231 قانون مار الذکر ، کلیه بانکها و مؤسسات اعتباری مکلفند اطلاعات مربوط به تراکنش های بانکی و حسابهای بانکی مؤدیان را از ابتداء سال 1395 به صورت جمع گردش و ماندة سالانه ( دورة مالی ) در اختیار سازمان امور مالیاتی قرار دهند که این امر نشان می دهد هدف مقنّن صرفاَ وصول مالیات بر ارزش افزوده بوده ؛ فلذا ، حکم مندرج در ماده 30 قانون مزبور مجوّزی در خصوص مطالبه مالیات موضوع قانون مالیاتهای مستقیم نبوده و استناد ادارات کل امور مالیاتی به ماده 30 قانون مالیات بر ارزش افزوده جهت اخذ مالیات متمّم بر عملکرد مؤدیان در سال های قبل از 1395 فاقد وجاهت قانونی است .  

*   راُی شماره 1521 الی 9909970906011511 هیاَت تخصّصی مالیاتی - بانکی دیوان عدالت اداری در مورخة 17 / 12 / 1399 در ردّ تقاضای ابطال بخشنامة 200 / 99 / 16 31 / 01 / 1399 ، بدون در نظر گرفتن ملاحظات حقوقی و اقتصادی پیش گفته و اشکالات وارد بر وضعیت عملکردی مؤدیان در سالهای گذشته ، ضمن تاُکید بر استفادة قانونی از گردش حسابهای بانکی اشخاص جهت بررسی ، جلوگیری از فرار مالیاتی و تشخیص صحیح مالیات ( که اهدافی صحیح و مشروع و مقصود قانونگذاران تمامی کشورهاست ) و ضمن اذعان به اینکه ؛ در خصوص بخشنامه ها و دستورالعمل های سابق صادره از سازمان امور مالیاتی در حوزه رسیدگی به تراکنش های بانکی مشکوک از جمله دستورالعمل شماره ۵۰۵/۹۶/۲۰۰ مورخ ۲۴/۲/۱۳۹۶ و شماره ۵۲۵/۹۶/۲۰۰ مورخ ۲/۱۰/۱۳۹۶، تسری مفاد این مصوبات به اقدامات قبل از سال ۱۳۹۵ (اجرای اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم) محل تأمل و ایراد جدی واقع شده است که موجب اختلاف بین مؤدیان و سازمان امور مالیاتی و طرح موضوعات متعدد در دیوان عدالت اداری گردیده است ، با استدلال به اینکه ؛ الحال با عنایت به اینکه در دستورالعمل مورد شکایت به شماره ۱۶/۹۹/۲۰۰ مورخ ۳۱/۱/۱۳۹۹، ایرادات سابق مرتفع شده است. چرا که مفاد قانون اساسی و قوانین عادی در تشخیص و مطالبه مالیات مبتنی بر احراز درآمد در بررسی تراکنش های بانکی مراعات شده است و در بندهای مختلف آن از جمله بند ۱ بند ۹، بند ۱۲، بند ۱۸ به صراحت قید شده است که اطلاعات حسابهای اشخاص به تنهایی درآمد تلقی نمی شوند و با اظهار مکتوب صاحبان حساب و تراکنش مبنی بر ماهیت غیر درآمدی تراکنش ها، از آنها رفع تعرض صورت می پذیرد و بار اثبات به عهده سازمان امور مالیاتی و مأمورین مالیاتی می باشد که این امر کاملاً منطبق با مفاد قانون بوده چرا که هم اختیارات و هم تکالیف و وظایف مأمورین بررسی همه مدارک و مستندات و اثبات وجود و تحقق درآمد برای اشخاص و سپس مطالبه مالیات می باشد و از ابتدای وضع قانون نیز این اختیار و تکلیف وجود داشته است و از سویی با لحاظ سابقه قانونی، این اقدام تسری به ما قبل محسوب نمی شود. چرا که هدف از مقرره مورد شکایت با لحاظ مطالبه پیش گفته اجرای قانون می باشد و به همین جهت در بند ۱۱ دستورالعمل به صراحت به دوری از حدس و گمان بدون وجود مستندات در تشخیص مالیات، تأکید شده است و در بند ۱۸ در قالب صورتجلسه و فرم تنظمیی اظهارات مکتوب مؤدی مبنی بر ماهیت تراکنش های وی اخذ می شود و وظیفه مأمورین مالیاتی، مـستند سـازی تراکنش ها و اثبات درآمـد می باشد نه وظیفه مؤدیان و این امر از موجبات تحقق عدالت می باشد، فلذا با این اوصاف، مفاد دستورالعمل مورد شکایت در جهت اجرای مفاد قانون (اعم از سابق و اصلاحی) و تبیین اهداف مقنن و شیوه های اعمال قانون بوده و در نتیجه ، نظر به اینکه بار اثبات به عهدة سازمان مالیاتی است ؛ موجبی جهت ابطال آن وجود نداشته و ندارد . این در حالی است که در حال حاضر ، ادارات امور مالیاتی صرفاَ با ابلاغ ارائة مستندات به مؤدیان مالیاتی ، بر خلاف محتوی و ماهیت راُی فوق الذکر و خلاف مفاد دستور العمل موصوف، در صورت عجز از ارائة مستندات سالهای قبل مؤدّی در خصوص ماهیت و جزئیات هر یک از تراکنش های بانکی ایشان ، با توسّل به «  قاعدة اقدام »  مبادرت به صدور برگ تشخیص و نهایتاَ برگة قطعی مالیات متمّم از باب جریمة درآمد پنهان مکشوفه می نمایند . ح . م . ص

  • حسین مهدوی صیقلانی