حسین مهدوی صیقلانی وکیل پایه یک دادگستری

حقوق بانکی و داوری و حقوق کیفری اقتصادی عمده ؛ جرائم پولی ، ارزی ، پولشویی ، اخلال در نظام اقتصادی،قاچاق عمده و جرائم شبکه ای

حسین مهدوی صیقلانی وکیل پایه یک دادگستری

حقوق بانکی و داوری و حقوق کیفری اقتصادی عمده ؛ جرائم پولی ، ارزی ، پولشویی ، اخلال در نظام اقتصادی،قاچاق عمده و جرائم شبکه ای

حسین مهدوی صیقلانی وکیل پایه یک دادگستری

حقوق بانکی ، دعاوی بانکی و دعاوی مربوط به جرائم پولی و بانکی و ارزی و پولشویی و دعاوی اقتصادی موضوع قانون اخلال در نظام اقتصادی کشور و قاچاق ارز ؛ موضوع تبصره ماده 48 قانون آئین دادرسی کیفری . دعاوی علیه شهرداری ها و نهادهای دولتی ، داوری تخصصی در اختلافات و دعاوی حقوقی اشخاص حقیقی و حقوقی با سوابق ارجاع از شعب متعدد دادگاه ها .
Trial lawyer with special expertise in banking law . Arbitration in contracts . Has a history of referral by arbitration courts . Claims against the government and , municipalities . Land and property claims . Crimes against the Economic system; political crimes, National Security-Related Crimes . .
مشاوره در خصوص پرونده ها و موضوعات زیرمجموعة حقوق بانکی و دعاوی کیفری یا حقوقی مرتبط با آن و دعاوی وابسته به حقوق کیفری اقتصادی عمده ؛ نظیر ، اخلال در نظام اقتصادی کشور و پولشویی و جرائم پولی و بانکی ( پرونده های ویژة جرائم اقتصادی ) و ... و همچنین مشاوره راجع به دعاوی امنیتی مشمول تبصرة مادة 48 قانون آئین دادرسی کیفری ، منحصراً در صورت تقاضای مراجعه کننده و با همانگی قبلی در دفتر اینجانب امکان پذیر است ( امنیتی فقط مشاوره می کنم ولی دعاوی اقتصادی : قبول وکالت ) . مشاوره تلفنی به هیچ وجه ندارم . پوزش . شماره تلفن همراه و نشانی هم در سایت کانون وکلاء مرکز موجود است . نشانی پست الکترونیکی ( ایمیل ) : hm.attorneyatlaw@gmail.com

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین مطالب
مطالب پربحث‌تر
نویسندگان
پیوندها

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مستندات قانونی حضور وکیل تسخیری» ثبت شده است

۱۲
دی

صورت‌جلسه نشست قضائی

کد نشست : 10077 1402

استان گلستان/ شهر گنبدکاووس

تاریخ برگزاری : 06 / 10 / 1400

موضوع : اسناد مثبته در تبصره 2 ماده 2 قانون پولشویی

پرسش : منظور از ارائه اسناد مثبته در تبصره 2 ماده 2 قانون پولشویی چیست؟ ملاک تشخیص آن را بیان نمایید.

نظر هیئت عالی

آنچه که از عنوان اسناد مثبته در تبصره 2 ماده 2 قانون پولشویی مستفاد می‌شود ارائه اسنادی است که ثابت نماید این مال، ناشی از عواید حاصل از ارتکاب جرم نمی‌باشد. صرف دارا شدن صاحب آن و انتقال به وی از طریق قانونی کافی نیست. نتیجتاً بر صحت نظریه اکثریت اعلام نظر می‌شود.

نظر اکثریت

با توجه به اینکه جرم پولشویی یک جرم ثانویه می‌باشد که موضوع آن عواید حاصل از ارتکاب جرم اولیه می‌باشد لذا در این جرم ما به دنبال اثبات مالکیت و نحوه انتقال آن نیستیم که آیا به طریق قانونی منتقل شده است یا خیر؟ چراکه در بسیاری از موارد در جرایم پولشویی طریقه انتقال کاملاً قانونی می‌باشد و لیکن با توجه به این که مال موضوع انتقال عایده حاصل از جرم است، با عنوان پولشویی جرم‌انگاری گردیده است؛ لذا به نظر می‌رسد قانونگذار به دنبال ارائه مدارک انتقال نمی‌باشد و به دنبال منشاء دارا شدن این اموال می‌باشد و این که شخص برای مثال مبایعه‌نامه هرچند واقعی یا صلح‌نامه هرچند واقعی ارائه دهد ملاک نمی‌باشد بلکه باید یکسری اسنادی ارائه دهد که بیانگر این موضوع باشد که آن مالی که با آن معامله با صلح صورت گرفته است از چه طریقی بدست آمده است و بتواند ثابت نماید این مال جزء اموال عایده از جرم نمی‌باشد چراکه این تبصره ناظر به زمانی است که جرم اولیه بر فرض مثال کلاهبرداری با انتقال مال غیر ثابت شده است و این اماره وجود دارد که اموالی که شخص مرتکب پس از ارتکاب این جرایم دارا شده است با عواید حاصل از جرم دارا شده است و این که تحت کدام یک از عقود معین این کار را انجام داده است ملاک نمی‌باشد. نکته‌ای که باید دقت کرد این است که دامنه شمول این تبصره ناظر به اشخاصی است که جرم اولیه را مرتکب و اثبات شده است و آنها باید بتوانند اثبات کنند اموالی را از عواید حاصل از جرم اولیه بدست نیاورده‌اند و این تبصره شامل تمامی افراد جامعه نمی‌شود که اگر نتوانند اسناد مثبته را ارائه دهند اموال آنها ضبط و مجازات شوند چراکه این خلاف اصل صحت معاملات و اصل برائت و ... می‌باشد. ضمناً منظور از کلمه «اسناد» در این تبصره، تعریف مقرر در ماده 1284 قانون مدنی نمی‌باشد و معنای کلی آن مدنظر می‌باشد. در نهایت قانونگذار محترم نسبت به اشخاصی که مرتکب جرم اولیه شده‌اند و نسبت به آن جرم آنها رسیدگی شده است این تبصره را قرار داده است که باید اسنادی ارائه دهند که این اموال را از کجا بدست آورده‌اند و ناشی از عاید حاصل از جرم نمی‌باشد و اسناد باید اثبات کننده منشاء بدست آمدن آن اموال باشد.

نظر اقلیت

تبصره 2 ماده 2 قانون پولشویی ضمانت اجرای تبصره 1 ماده مذکور می‌باشد. درصورتی‌که حسب تبصره 1 ظن نزدیک به علم به دارا شدن شخص خارج از عرف و به صورت یکدفعه ایجاد شود آن شخص حسب تبصره 2 ماده مذکور تکلیف دارد اسناد مثبته طریقه دارا شدنش را ارئه دهد و این اسناد مثبته ناظر به طریقه بدست آوردن است و می‌تواند شامل صلح‌نامه، هبه‌نامه، مبایعه‌نامه و مانند آنها شود و در غیر اینصورت مشمول این تبصره می‌شود. نکته‌ای که باید دقت شود در ماده 1284 قانون مدنی در تعریف سند بیان می‌دارد: سند عبارت است از هر نوشته‌ای که در مقام دفاع یا دعوا قابل استناد باشد، با توجه به این که قانونگذار محترم در مقام بیان بوده است و از لفظ اسناد استفاده کرده است؛ لذا به نظر می‌رسد این اسناد مثبته الزاماً باید کتبی باشند در غیر اینصورت شامل این تبصره می‌گردند؛ برای مثال شخص نمی‌تواند 2 نفر شاهد حاضر نماید که این اموال را از طریق صلح دارا شده است. در نهایت؛ منظور از اسناد مثبته یعنی اسناد و مدارکی به صورتی نوشته که بتواند طریقه دارا شدن اموال را برای شخصی که حسب تبصره 1 ماده 2 قانون مذکور ظن نزدیک به علم به دارا شدن یکدفعه و خارج از عرف شخص ایجاد شود را اثبات کند.


  • حسین مهدوی صیقلانی
۱۲
تیر

صورت‌جلسه نشست قضائی

کد نشست :  5891 1398

استان تهران/ شهر تهران

تاریخ برگزاری :  07 / 08 / 1397

 

موضوع :

بررسی جواز حضور وکیل تسخیری بجای متهم در جرایم موضوع بندهای الف ، ب ، پ و ت ماده 302 قانون آیین دادرسی کیفری

پرسش :

در جرایم موضوع بند های الف ، ب ، پ و ت ماده 302 قانون آیین دادرسی کیفری در صورت عدم دسترسی به متهم با لحاظ مواد 348 و 350 از همان قانون تکلیف دادگاه از حیث تعیین وکیل و چگونگی رسیدگی به اتهام این شخص چیست و مواد فوق با مواد 384- 387 و 394 چگونه قابل جمع است؟

 

نظر هیاُت عالی ؛

مقصود مقنن در صدر ماده ۳۵۰ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ این است که در جرائم موضوع بندهای الف، ب، پ و ت ماده ۳۰۲ این قانون، گرچه با توجه به ماده ۳۴۸ حضور وکیل متهم برای تشکیل جلسه دادگاه ضروری است، اما کافی نیست و باید متهم نیز شخصا حاضر شود. بنابراین، در فرض سؤال " هر گاه متهم وکیل معرفی نکرده " و برای وی وکیل تسخیری تعیین شده باشد، از جهت لزوم حضور متهم و وکیل در جلسه دادگاه در جرائم یاد شده تفاوتی بین وکیل تسخیری و تعیینی نمی باشد، مگر آن که متهم متواری بوده یا دسترسی به وی امکان نداشته باشد که در این صورت باید برابر ماده ۳۹۴ قانون رفتار شود. در موارد مشمول ماده اخیرالذکر رسیدگی در غیاب متهم در صورتی که دادگاه حضور متهم را برای دادرسی ضروری تشخیص ندهد، امکان پذیر است. ۲- ظاهر عبارت «... یا وکیل او در هیچ یک از جلسات دادگاه حاضر نشود...» مذکور در ماده ۴۰۶ قانون آیین دادرسی کیفری ۱۳۹۲، حکایت از «وکیل تعیینی» دارد و یا در مواردی است که با عجز از تعیین وکیل و یا امتناع از معرفی وکیل، دادگاه برای متهم، وکیل تسخیری تعیین کرده است و متهم نیز حضور داشته است. در نتیجه در حالتی که متهم متواری یا مجهول المکان باشد، نظر به این که اصولا ارتباطی بین وکیل تسخیری و موکل وجود ندارد، رأی صادره غیابی محسوب می گردد و مطابق مقررات، هر زمانی که محکوم علیه رأی غیابی، از آن مطلع گردد و به آن اعتراض نماید، در همان دادگاه قابلیت واخواهی دارد. صرفا در حد این نظریه که به عنوان نظریه شماره 7/95/150 04 / 02 / 1395  اداره حقوقی قوه قضاییه ثبت شده است عقیده اقلیت همکاران مورد تأیید اعضاء هیأت عالی می باشد.

نظر اکثریت ؛

قاعده عمومی در رسیدگی به اتهام اشخاص این است که درحضور فرد تحت تعقیب این مهم صورت گیرد ؛ لیکن ، عدم حضور متهم مانع از تعقیب و محاکمه نیست . لزوم رعایت سرعت در رسیدگی و اهتمام به فوریت آن اقتضا دارد که مرجع قضایی بدون فوت وقت امر محاکمه را برگزار نماید و در این میان هیچ عذر و بهانه ای نمیتواند مانع از انجام تکلیف گردد. عدم حضور متهم با وجود صریح بودن تکلیف دادگاه در رسیدگی موجب معافیت از انجام وظیفه نمی شود . بنابراین با شروع رسیدگی محکمه مکلف است چه با حضور متهم و چه در غیاب ایشان موضوع اتهام را بررسی و نسبت به آن فصل خصومت نماید . ضرورت مذکور در مواد 348 و 384 در مورد لزوم تعیین وکیل تسخیری ناظر بر تمام جرایم موضوع بند های الف ، ب و ت ماده 302 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 نیست زیرا اولاً : در جرایمی که به طور مستقیم در دادگاه کیفری یک مطرح میشود از این جهت که جنبه حق الهی دارند بر اساس متن صریح ماده 406 از همان قانون چون رسیدگی غیابی در مورد آنها ممنوع است لزومی به مداخله وکیل تسخیری نیست . ثانیاً : در سایر جرایمی که با کیفر خواست نزد این دادگاهها مطرح میشود ، در فرض فقدان دسترسی به متهم تعیین وکیل تسخیری برای ایشان نتیجه مطلوبی را محقق نمی سازد زیرا بدون حضور متهم امکان دفاع از او در معنی دقیق کلمه میسر نمی باشد و نظر به اینکه الزام به تعیین وکیل تسخیری برای چنین متهمی در واقع امر ، بیهوده و عبث می باشد و هدفی را که مقنن از وضع مواد 348 و 384 قانون آیین دادرسی دنبال می کند بر آورده نمی سازد و از طرفی حضور وکیل تسخیری موجب حضوری شدن رأی دادگاه می گردد . و این امر سبب سلب حق واخواهی و فرجام خواهی و مهمتر از آن امکان ارایه دلایل و مستندات مربوط به برائت را از شخص متهم تفویت می کند . بنابراین در جمع مواد فوق رعایت حقوق و مصالح قانونی مربوط به متهم نباید مبادرت به تعیین وکیل تسخیری نمود . با لحاظ مراتب مرقوم الزامی که متوجه دادگاه است فقط مربوط به آن قسم از جرایم موضوع ماده 302 قانون آیین دادرسی کیفری است که با کیفر خواست در دادگاه کیفری مطرح و متهم آن حاضر است لیکن بنا به دلایلی از معرفی وکیل تعیینی عاجز یا از این امر امتناع می ورزد . در این صورت دادگاه با در نظر داشتن ضرورت قانونی پیش بینی شده در موارد فوق برای متهم وکیل انتخاب میکند .

نظر اقلیت ؛

ماده 348 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 مشعر بر این معنا است « که در جرایم موضوع بند های الف ، ب ، ت و پ ماده 302 این قانون جلسه رسیدگی بدون حضور وکیل متهم تشکیل نمی شود و چنانچه متهم ، خود وکیل معرفی نکند تعیین وکیل تسخیری الزامی است . » تأکید قانونگذار در این ماده بر حضور وکیل در دادرسی از حیث رعایت تشریفات قانون ، تضمین حقوق دفاعی متهم و توسعه حمایت مشروع از ایشان است . بنابراین در مواردی که رسیدگی غیابی به این جرایم قانوناً مجاز است دخالت وکیل در جریان محاکمه ، برای رسمیت دادگاه ضرورت دارد و بدون آن تشکیل جلسه دادگاه از نظر شکلی صحیح نخواهد بود . اطلاق رأی وحدت رویه شماره 15- 28/6/1363 و نظریه شماره 10034/7 اداره حقوقی قوه قضائیه نیز دلالت بر این دارد که تعیین وکیل تسخیری الزام و تکلیف قانونی است و بین موردی که متهم حضور دارد یا دسترسی به ایشان حاصل نیست ، تفاوتی از حیث تعیین و انتخاب وکیل تسخیری در جایی که خود وکیل معرفی نمی کند ، وجود ندارد . دادگاه با توجه به اینکه عدم حضور متهم مانع از تعقیب و مجازات نیست در جایی که قانون رسیدگی غیابی را تجویز میکند ، در صورت عدم معرفی وکیل از سوی متهم با تعیین و انتخاب وکیل تسخیری نسبت به اتهام ایشان برابر مقررات رسیدگی و انشای رأی میکند . رأی دادگاه در این خصوص حضوری نخواهد بود زیرا وکیل انتخابی از سوی دادگاه ،بمنظور رعایت تشریفات دادرسی و لزوم رعایت موارد شکلی رسیدگی در جریان محاکمه مداخله کرده است و این امر نمی تواند سبب سقوط حقوق قانونی متهم از جمله واخواهی ، ارایه مستندات مربوط به برائت خود یا فرجام خواهی باشد . از طرفی فرض بند ج در ماده 406 از قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 برای حضوری محسوب شدن رأی دادگاه به لحاظ دخالت وکیل در دادرسی علی القاعده در جایی است که متهم شخصاً وکیل را انتخاب می کند . در مواردی که انتخاب وکیل از سوی دادگاه است موضوع از شمول این ماده خارج می باشد .

  • حسین مهدوی صیقلانی