وضعیت حقوقی معاملات فردایی یا کاغذی طلا
صورتجلسه نشست قضائی
کد نشست : 10270 – 1402
استان یزد/ شهر یزد
تاریخ برگزاری : 08 / 06 / 1401
موضوع
وضعیت حقوقی معاملات فردایی یا کاغذی طلا
پرسش
در مورد معاملات فردایی یا کاغذی (خرید و فروش طلا با وزن سنگین بهصورت نقدی و براساس قیمت روز بدون قبض و اقباض مبیع در حین جلسه): 1- معامله صحیح است (معامله اول) یا خیر؟ 2- آیا فروش مجدد آن بیع (کلی فیالذمه) صحیح است (معامله دوم)؟
نظر هیئت عالی
اولاً؛ در نظریه اکثریت که قرارداد را مطلقا باطل دانستهاند؛ چنین استدلال شده که این معامله نوعی معامله سلف است که اکثر فقها بر بطلان آن نظر دادهاند و استدلال بعدی، ضرورت قبض میباشد که البته هردو استدلال برخلاف قانون مدنی است؛ چون نه معامله سلف قانوناً باطل است و نه قبض مبیع در معامله سلف شده است زیرا سلف یعنی پیشفروش که فردی محصول خود را قبل از موعد برداشت، میفروشد با این وصف هیچ اشکال شرعی و قانونی ندارد. ثانیاً؛ نظر اقلیت از این حیث که شقوق مختلف را در پاسخگویی در نظر گرفته است، صحیح است چون «معاملات فردایی» اگر بدون قصد و اراده جدی و واقعی در معامله باشد معامله باطل بوده و یا اگر در مورد خاصی با قصد و اراده واقعی و رعایت شرایط اساسی صحت معاملات موضوع ماده 190 قانون مدنی، منعقد شود، «معامله فردایی» صحیح است و مخصوصاً استدلالهای سه گانه که در فراز پایانی نظر اقلیت آمده، کاملاً موجه و منطبق با قواعد حقوقی است و مورد تأیید هیأت عالی میباشد.
نظر اکثریت
این قرارداد مطلقاً باطل است چراکه نوعی معامله سلف است که در فقه نیز اکثر فقها بر بطلان آن نظر دادهاند. قبض مبیع، شرط است و ضمانت اجرای سوء استفاده از این معاملات که موجب اخلال در نظم اقتصادی میشود، بطلان است.
نظر اقلیت
هم اصل قرارداد اول و هم قرارداد دوم صحیح و مشروع است ولی در هر رابطه احراز قصد واقعی شرط است؛ چنانچه قصد واقعی بیع کلی فیالذمه است و قبض و افباض نشود عقد صحیح است ولی اگر قصد واقعی موجود نیست بلکه دلال بازی باشد، صحیح نیست. اداره حقوقی قوه قضائیه هم ضمن قبول صحت کلی این عقود و عدم لزوم قبض و اقباض مبیع، به شرط احراز قصد واقعی، صحیح دانسته است. نظریه اداره حقوقی: 7/99/1403 مورخ24/10/99 در معاملات موسوم به «معاملات فردایی» که به موجب آن ذینفعان بازار طلا و جواهرات در پایان یک روز معاملاتی، در خصوص قیمت این فلزات با ارزش در روز آینده معامله میکنند و بر اساس پیشبینیهایی که از نرخ طلا و جواهر در روز آینده دارند، تعهدی بر عهده میگیرند و بر این اساس تحصیل سود میکنند یا متحمل زیان میشوند؛ اولاً؛ چنانچه طرفین قصدی برای انجام بیع در موعد مقرر نداشته باشند و تعهدی در این زمینه بر عهده نگیرند و در واقع موضوع معامله، صرفاً مابهالتفاوت قیمت روز فروش و روز موعد مقرر باشد، به لحاظ فقدان شرایط صحت معامله موضوع ماده 190 قانون مدنی، باطل است. ثانیاً؛ چنانچه معامله نسبت به مال پایه صورت گیرد و قصد طرفین بر تحویل طلا و جواهر در آینده و یا تعهد آنان به بیع در آینده احراز شود، در صورت دارا بودن دیگر شرایط صحت معامله، واجد آثار حقوقی است. در هر صورت احراز قصد طرفین و شرایط صحت معامله بر عهده مقام قضایی رسیدگیکننده است. ثالثاً؛ در معامله قسم نخست، احراز وصف کیفری موضوع و انطباق رفتار ارتکابی با قوانین جزایی حاکم، امری است که بر عهده مقام قضایی رسیدگیکننده است.
نظر ابرازی
این قرارداد مطلقاً صحیح است چراکه بر بطلان آن در قانون اشاره نشده است و اصاله الصحه حاکم است و مثل هر قراردادی قابل الزام است. قانونگذار هم در مقام بیان بوده و آن را از جمله معاملات باطل نگفته است، مصلحتهای تجارت بینالملل هم اقتضای صحت آن دارد و رکن سوم (قبض مبیع) جزء ارکان عقد گفته نشده، لذا با همان ایجاب و قبول تعهد تشکیل میشود.